سفارش تبلیغ
صبا ویژن



اشرف - التپه ، دیار خاطره ها

   

            وجه تسمیـه شهر بهشهر :

  بهشهر در قدیم خرگوران ، تمیشه ، ثامیه و ... نام داشت و جزء ولایت اسپهبدان کبود جامه گان بود در زمان اسپهبدان کبود جامه به پنجهزاره و در اوایل صفویه به آسیابسر موسوم و در زمان شاه عباس اول به اشرف البلاد و خلاصه در سال 1316 هجری شمسی به بهشهر نامگذاری شد ، اوج شکوفایی بهشهر در زمان سلطنت شاه عباس اول بود که دلیلش این بود که خیرالنساء مرعشی مادر شاه عباس ، بهشهری بود ، از اینرو ایشان توجه خاصی به این شهر داشته و کاخهای مجللی از جمله کاخ صفی آباد ، سد عباس آباد ، باغشاه و بنای چشمه عمارت و محلهای تاریخی دیگر به فرمان او در این منطقه بنا گردید. قبل از ورود آریایی ها به سرزمین ایران ، اقوامی بنام دیـو  یا دیـوان در این ناحیـه زندگی می کردند مطابق کاوشهای باستـان شناسی که از تپـه های شمال غرب بهشهر ( نزدیک رستمکلا ) به عمل آمد یک قطعه هاون سنگ سفید را کشف نموده و که به 2000 سال قبل از میلاد بر می گردد ، یا اینکه غارهای هـوتـو و کمـر بنـد آثار حیات در دورانهای فرو لیتیک ( میانه سنگی) 6000 تا 80000 سال قبل از میلاد و نئـولیتیک ( پارینه ) سنگی را در محدوده بهشهر بیان دارد .

بهشهر در دوران ما قبل تاریخ


   با توجه به این مسئله که که تاریخ هر ملت مجموعه سرگذشت های افراد و اقوام آن ملت است . باید قبول کرد که سرگذشت اقوامی که در مازندران می زیستند جزئی از تاریخ کشور ما محسوب می شود از جمله آن اقوام مردمانی بودندکه از زمان های قبل از تاریخ در شهرستان بهشهر می زیستند و به عقیده بعضی از محققین از جمله بنیاد گذاران تمدن بشری شناخته شده اند .  


بهشهر در قرون باستان (هخامنشیان)

هنگام جهان گشایی و کشور گشایی کوروش کبیر چندین هزار در فتح بابل در سال 539 ق.م 20هزار پیاده و 4هزار سواره جریک سواره و پیاده از مردم تبری و مردمی در سپاه او بودند و همچنین در جنگهای بین ایران و یونان در زمان خشایار شاه بطوریکه هردوت مورخ یونانی مینویسد دسته ای از جوانان و چریک های مردمی و تبری با ساز و برگ های آراسته از کمان از چوب خیزران و پوشش های خیره کننده به سپهسالاری آریا همراه شاهنشاه ایران بودند .  

در حمله اسکندر مقدونی و در جنگ گوگمل وظیفه بزرگی را در دست داشته و نگهبانی داریوش سوم و خاندان سلطنتی ایران بعهده دلاوران مردی و تبری بوده و بحدی که بلندی قامت ودلاوری آنان جلب توجه یونانیها را می کرد مذهب آنان پس از ظهور دین زرتشت یکتا پرستی شده که تا قرن سوم و چهارم  بعد از کوهستاننات مازندران از جمله هزار جریب استوار است . 


بهشهر در دوره اشکانیان

وضع حکومت مازندران از جمله شهرستان بهشهر فعلی در دوره اشکانیان تاریک است. و گمان میرود بازماندگان فرهاد (فراتات و ساتراپ ) دوره اسکندر یکی پس از دیگری حکومت آنجا را در دست داشته اند . ولی طبق تحقیقات دانشمند فقید آقای طاهری شهاب سارویی در تاریخ کبود جامگان در عصر اشکانیان ذکر کرده اند که منطقه کوهستانی از جمله هزار جریب به سبب نزدیک بودن به پایتخت دوم اشکانیان شهر صددروازه نزدیک دامغان کنونی مورد توجه پادشاهان اشکانی برای شکار وتفریح حتی به مدت ?ماه در این منطقه به سر می بردند و به واسطه معاشرت و آمیزش مردها وتبریها با پادشاههای احتمال اخلاق و زبان آنها تغییراتی حاصل شده باشد .   


بهشهر در دوره ساسانیان

در این زمان آنچه مسلم است حکومت شرقی مازندران ( شهرستان فعلی بهشهر چه جلگه چه هزار جریب) با خانواده کشنسف بوده است این خاندان تا سال 528 م در مازندران حکومت داشته اند و در این سال چون حکومت طبرستان بفرمان قباد (487-531 ) ساسانی به پسر بزرگش کاوس که یکی از سر سپردگان و طرفداران سر سخت مزدک بود ظاهرا برچیده شد و کیوس رسما پادشاه طبرستان گردید و پایتخت او هزار جریب و کیاسر بود .

از کیوس فرزندی ماند به نام شاهپور که در نزد عمویش انو شیروان بسیار عزیز بود و در دربار می زیست و پس از مرگ انو شیروان به طبرستان رفته و در اتشگاه کوسان (کوهستان امروزه غرب بهشهر ) و یا در اتشکده پیرامون کیاسر دشت هزار جریب بهسر برده و مردم طبرستان علاقه زیادی به او پیدا کردند . 

هنگام حمله اعراب به ایران و فرار یزدگرد سوم به خراسان به مازندران آمده و مثل پدر در اتشکده کوسان بهشهر (مغرب بهشهر ) معتکف شد و به عبارت مشغول گردید .


سابقه تاریخی بهشهر بعد از اسلام

بطور کلی ناحیه جنوبی دریای مازندران از گذشته بسیار دور از اهمیت سیاسی تاریخی و نظامی فوق العاده بر خوردار بوده است ، بررسی و کاوشهایی که در سواحل دریای خزر در مکان هایی مانند غار هوتو و  غار کمربند انجام گرفته است قدمت این دوره را به دوره غارنشینی بشر رسانده است . تحقیقات دیگر موید اینست که در ادوار باستانی این منطقه یکی از حوزه های مهم تمدن قبل و بعد از تاریخ ایران بوده است ، تحقیقات بعمل آمده از متون تاریخی نشان می دهد که در اواسط قرن سوم هجری قمری دین اسلام در شکل علویان در این ناحیه نفوذ یافته است .


در سال 250 هـ عموم مازندرانیها باتفاق بهشهر با راهنمایی داعی کبیر علوی ، اجنبی ها را از بهشهر خارج ساختند .

در سال 617 مغولان برای دستگیری سلطان محمد خوارزمشاه به مازندران و بهشهر یورش برده به قتل و غارت عمومی پرداختند .

در سال 794 امیر تیمور گورکانی برای سلطه به مازندران و بهشهر سلسله مرعشی ها را منقرض کرد و به قتل و غارت پرداخت .

در سال 872–867 سادات بابلکانی در بهشهر کنونی که در آن زمان به نام "طاحونه سر " می خواندند ، استیلا یافتند . وسپس قوای نظامی شاه اسماعیل صفوی مازندران و بهشهر را تحت سلطه خود در آورد .

در سال 1054 روسها به حومه بهشهر و شهر بهشهر حمله بردند و چشمه عمارت و سایر تاسیسات صفویه را طعمه آتش ساختند و شاه عباس دوم آنها را از ایران خارج ساخت . در سال 1169 هـ محمد حسن خان قاجار بر استان کبود جامه استیلا یافت و پس از جنگهای تن به تن منجر به شکست وی گردید . در سال 1198 هـ بواسطه مرض طاعون مردم بهشهر و مازندران تلفات جانی سنگینی دیدند .

در سال 1223 هـ زلزله مهیبی در بهشهر روی داد که منجر به صدمات و خسارات مالی و جانی مردم گردید . در سال 1269 بواسطه بروز مرض وبا مردم بهشهر اکثرا تلف شدند و بقیه به سایر نقاط مازندران کوچ کردند.

در سنوات 1308 و 1320 و 1335 و 1336 در شهرستان بهشهر مرض وبا و مشمشه بروز نمود که منجر به تلفات عدیده زیادی از مردم بهشهر گردید .

در سال 1314 خورشیدی زلزله در بهشهر و حومه خسارات زیادی وارد نمود . در سال 1316 خورشیدی رضاشاه دست به اصلاحات اساسی و عملیات عمرانی و  شهرسازی در بهشهر زد .

در سال 1337 خورشیدی کاخ صفی آباد به دستگاه هواشناسی اختصاص داده شد .در زمان محمد رضا شاه شبیخون ارتش شوروی و انگلیس در سوم شهریور 1320 به ایران از جمله ورود سپاهیان شوروی به شهرستان بهشهر کلیه اصلاحات رضاشاه را متوقف ساخت و  حتی بعضی از آنها را از بین برد .

بعد از انقلاب اسلامی این شهر به همت مردم و مسئولین به رونق هایی دست یافته که به امید خدا و تلاش مسئولین و مردم به پیشرفتهای بیشتری دست یابد .




منبع :

http://www.parsine.com/fa/pages/?cid=18814


 



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 2:24 عصر روز شنبه 89 فروردین 14