سفارش تبلیغ
صبا ویژن



فرشاد محمدی - التپه ، دیار خاطره ها

   

تبریک



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 1:19 عصر روز چهارشنبه 89 فروردین 11

اى حرمت قبله حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما
تاج شهیدان همه عالمى
دست على، ماه بنى هاشمى
همقدم قافله سالار عشق‏
ساقى عشاق و علمدار عشق
سرور و سالار سپاه حسین
داده سر و دست براه حسین
عم امام و اخ و ابن امام
حضرت عباس علیه السلام
اى علم کفر نگون ساخته
پرچم اسلام برافراخته
مکتب تو مکتب عشق و وفاست‏
درس الفباى تو صدق و صفاست

شمع شده، آب شده، سوخته
روح ادب را، ادب آموخته
آب فرات از ادب تست مات
موج زند اشک به چشم فرات
یاد حسین و لب عطشان او
و آن لب خشکیده طفلان او
ساقى کوثر پدرت مرتضى است
کار تو سقائى کرب و بلاست
هر که به دردى بغمى شد دوچار
گوید اگر یکصد و سى و سه بار
اى علم افراشته در عالمین
اکشف یا کاشف کرب الحسین
از کرم و لطف جوابش دهى‏
تشنه اگر آمده آبش دهى
چون نهم ماه محرم رسید
کار بدانجا که تو دانى کشید
از عقب خیمه صدر جهان‏
شاه فلک جاه ملک آشیان
شمر به آواز ترا زد صدا
گفت کجایند، بنو اختنا
تا برهانند ز هنگامه‏ات
داد نشان خط امام نامه‏ات
رنگ پرید از رخ زیباى تو
لرزه بیفتاد بر اعضاى تو
من به امان باشم و جان جهان
از دم شمشیر و سنان بى امان
دست تو نگرفت امان نامه را
تا که شد از پیکر پاکت جدا
مزد تو زین سوختن و ساختن
دست سپر کردن و سر باختن
دست تو شد دست شه لافتى‏
خط تو شد خط امام خدا
چار امامى که ترا دیده‏اند
دست علم گیر تو بوسیده‏اند
طفل بدى، مادر والاگهر
برد ترا ساحت قدس پدر
چشم خداوند چو دست تو دید
بوسه زد و اشک ز چشمش چکید
با لب آغشته بزهر جفا
بوسه به دست تو بزد مجتبى
دید چون در کرب و بلا شاه دین‏
دست تو افتاد به روى زمین
خم شد و بگذاشت سر دیده‏اش‏
بوسه بزد با لب خشکیده‏اش
حضرت سجاد هم آن دست پاک‏
بوسه زد و کرد نهان زیر خاک
مطلع شعبان همایون اثر
بر ادب تست دلیلى دگر
سوم این ماه چو نور امید
شعشعه صبح حسینى دمید
چارم این مه که پر از عطر و بوست‏
نوبت میلاد علمدار اوست
شد بهم آمیخته از مشرقین
نور ابوالفضل و شعاع حسین
اى به فداى سر و جان و تنت‏
وین ادب آمدن و رفتنت
وقت ولادت قدمى پشت سر
وقت شهادت قدمى بیشتر
مدح تو این بس که شه ملک جان
شاه شهیدان و امام زمان
گفت به تو گوهر والا نژاد
جان برادر به فداى تو باد
شه چو بقربان برادر رود
کیست «ریاضى» که فدایت شود؟

سید محمد على ریاضى یزدى‏



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 11:8 صبح روز سه شنبه 88 دی 1

درد واره‌ها

دردهای من

جامه نیستند

تا ز تن در آورم

چامه و چکامه نیستند

تا به رشته ی سخن درآورم

نعره نیستند

تا ز نای جان بر آورم

دردهای من نگفتنی

دردهای من نهفتنی است

دردهای من

گرچه مثل دردهای مردم زمانه
نیست

درد مردم زمانه است

مردمی که چین پوستین شان

مردمی که رنگ روی آستین شان

مردمی که نامهایشان

جلد کهنه ی شناسنامه هایشان

درد می کند

من ولی تمام استخوان بودنم

لحظه های ساده ی سرودنم

درد می کند

انحنای روح من

شانه های خسته ی غرور من

تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته
است

کتف گریه های بی بهانه ام

بازوان حس شاعرانه ام

زخم خورده است

دردهای پوستی کجا؟

درد دوستی کجا؟

این سماجت عجیب

پافشاری شگفت دردهاست

دردهای آشنا

دردهای بومی غریب

دردهای خانگی

دردهای کهنه ی لجوج

اولین قلم

حرف حرف درد را

در دلم نوشته است

دست سرنوشت

خون درد را

با گلم سرشته است

پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش
را رها کنم؟

درد

رنگ و بوی غنچه ی دل است

پس چگونه من

رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو
به توی آن جدا کنم؟

دفتر مرا

دست درد می زند ورق

شعر تازه ی مرا

درد گفته است

درد هم شنفته است

پس در این میانه من

از چه حرف می زنم؟

درد، حرف نیست

درد، نام دیگر من است

من چگونه خویش را صدا کنم؟

 



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 10:23 صبح روز شنبه 88 آذر 7

پرونده سال87 هم با همه شیرینی ها و تلخی های آن بسته شد. در سال 87 ، پس از 12 سال اقامت در شهر مقدس قم، نقل مکان کرده و به تهران آمدم. هر چند هر رفتنی رسیدن نیست، اما برای رسیدن باید رفت و رفتن تنها شرط ماندن است و این تقدیر هماره ناگزیر روزگار است. زمان متوقف نمی شود و ما هم نباید در گذشته متوقف شویم. رفتن به سوی آینده با اتکای به تجربیات گذشته تنها راه حل ظاهرا عاقلانه ماست.
امیدوارم دوستانم در قم مرا به خاطر همه ی نامرادی ها و خطاها ببخشند. یاد روزهای خوش دهه گذشته، بخشی از خاطرات شیرین همیشگی من خواهد بود. امیدوارم هر کجا که هستند همیشه سالم و سلامت باشند.
سال نو را پیشاپیش به همه دوستان تبریک می گویم. امیدوارم که سالی توام با موفقیت، سلامتی و شاد کامی در انتظار همگان باشد. از خداوند متعا ل برای همه شما آرزوی سالی پر امید و حالی نیکو مسالت دارم.
در لحظه تحویل سال ما را هم از دعای خیر فراموش نکنید !
یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبر اللیل والنهار
یا محول الحول والاحوال
حول حالنا الی احسن الحال



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 3:38 عصر روز یکشنبه 88 فروردین 23

مقدمه

اشرف البلاد شهری است در پهنه‌ی زمردگون ایران، مازندران. زمردی اگر چه کوچک، ولی گران بها در پهنه‌ی وسیع کشوری چون ایران که به رنگ زیبای کاهگل، بلندی بادگیرهای سربرافراشته کویری و گنبدهای فیروزه فامش شهرت دارد.

در میان این پهنه سبز، اشرف البلاد شهری است محصور میان زمرد کوه و لاجورد دریا که علاوه بر طبیعت زیبا و منحصر به فردش، پیشینه‌ی تاریخی و فرهنگ دیرینه‌اش که میراث چندین هزار ساله ساکنین آن است، حرف های زیادی برای گفتن دارد ... تاریخی کهن که امروز تنها یادگار و جلوه‌ی معماری آن تعدادی بنا و مجموعه تاریخی بر جای مانده نظیر مجموعه‌ی باغ شاه، کاخ صفی آباد، بنای چشمه عمارت، مجموعه‌ی تاریخی عباس آباد و ... می باشند.

این بناها که خاطراتی دور و یا نه چندان دور از تاریخمان محسوب می شوند و هویت فرهنگی ما را شامل می شوند، گاه آن چنان مورد بی مهری و فراموشی واقع شده‌اند که دستان نادانی توانسته به تخریبشان بپردازد و هم چون کالبدهایی هستند که با دور شدن روح زندگی از پیکرشان، بی جان در میان شهر و یا طبیعت اطراف رها شدند، که باید باورشان نمود و باید دوباره روح و جریان زندگی و تحرک را به پیکر بی‌جانشان دمید و این مجموعه پنجره‌ای است. پنجره‌ای که از خلال آن می توان باورهای اصیل و ریشه دار معماری و فرهنگمان  را نظاره‌گر بود و تصویری از آن را به زندگی امروز کشاند. تا شاید زندگی امروز ما، با تکیه بر گذشته‌ای پر شکوه و تاریخی، باوری برای آینده‌ای دیگر باشد.

در این راستا، در این پروژه ما به تحقیق در مورد شهرستان بهشهر و برخی از آثار باستانی آن پرداختیم.

 

سابقه تاریخی

به طور کلی ناحیه‌ی جنوبی دریای مازندران از گذشته‌ی بسیار دور از اهمیت سیاسی، تاریخی و نظامی فوق العاده‌ای  برخوردار بوده است. بررسی وکاوش هایی که در سواحل دریای خزر در مکان هایی مانند غارهای هوتو وکمربند(در نزدیکی بهشهر) انجام گرفته است، قدمت این ناحیه را به دوره‌ی غارنشینی به ثبت رسانده است.

تحقیقات دیگر حاکی از آن است که در ادوار باستانی این منطقه یکی از حوزه های مهم تمدن قبل و بعد از تاریخ ایران بوده است. تحقیقات به عمل آمده از متون تاریخی نشان می دهد که در اواسط قرن سوم هجری قمری دین اسلام در شکل علویان در این ناحیه نفوذ یافته است.

شهرستان بهشهر در ابتداء به عنوان یکی از روستاهای حائز اهمیت با نام های نامیه، کبود جامه، تمیشه، قره طغان، پنج هزاره و اشرف معروف بوده است. در دوره صفویان، شکوفائی ورونق این ناحیه بیش تر گردید.

علاقه شاهان صفوی به این منطقه باعث شد این شهر به عنوان پایتخت دوم صفویان انتخاب گردد. بناهایی نظیر چشمه عمارت، کاخ صفی آباد، باغ عمارت چهل ستون (پارک ملت فعلی)، استخر عباس آباد، کاخ و باغ شاهی، کاخ صاحب الزمان و... در آن دوران بنا گردیدند که برخی از آن ها به کلی ویران شده و اثری از آن ها باقی نیست. جاذبه های این شهر در زمان های قدیم باعث شده بود، هیأت های خارجی که به ایران می آمدند علاوه بر اصفهان از بهشهر هم دیدار نمایند.

 

موقعیت جغرافیایی

از لحاظ جغرافیایی بهشهر در شرقی ترین منطقه استان مازندران قرار دارد این شهرستان با عرض جغرافیایی 36 درجه و 41 دقیقه و 55 ثانیه شمالی و طول جغرافیایی 55 درجه و 32 دقیقه و 30 ثانیه شرقی از اطراف به مناطق زیر محدود می گردد. از سمت شمال به شبه جزیره و تالاب میانکاله، هم چنین به دریای خزر محدود شده از سمت جنوب به کوه های البرز و بخش هزار جریب که آن هم جزیی از شهرستان بهشهر می باشد، محدود می شود. ازسمت شرق توسط شهر گلوگاه، استان گلستان و محدوده شهر بندرگز جدا می شود و از سمت غرب به شهرستان نکاء محدود می شود. فاصله این شهر با مرکز استان یعنی ساری حدود 50 کیلومتر می باشد که پس از عبور از نکاء به ساری خواهیم رسید. این شهرستان از نظر موقعیت مکانی در وضعیت مطلوبی قرار دارد. از یک طرف دریا و موارد طبیعی آن و از طرف دیگر کوه و جنگل و جاذبه های آن نیز، این وضع جالب و کم نظیر را به بهشهر و مردم آن هدیه نموده است. در باره بهشهر بیش تر می توان گفت  بهشهر از سمت جنوب به کوه ها و تپه های جهان موران چسبیده است. سطح این کوه ها با درختان کاج پوشیده شده است که این سرسبزی نمایی زیبا به شهر بخشیده است. در بالای یکی از این تپه ها بنایی وجود دارد به نام صفی آباد که سابقه ساخت آن به دوران صفوی باز می گردد. در نزدیکی این بنا یک ساختمان کروی سفید رنگ وجود دارد که در زمان پهلوی ساخته شده است و در حقیقت یک پایگاه اطلاعاتی و جاسوسی برای آمریکا بر ضد کشور شوروی سابق می باشد. این مقر بعد از انقلاب به دست سازمان اطلاعات کشور افتاده است و ورود به آن فقط با مجوز شخص ریاست جمهوری برای افراد امکان پذیر است. در اطراف این تپه که عمارت صفی آباد و مقر جاسوسی روی آن قرار گرفته برج های مراقبتی وجود دارد که کار محافظت از این مقر را به عهده دارند.

 

کاخ صفی آباد

در بالای تپه بسیار مرتفع و گوشه ای از سلسله جبال البرز منطقه شهر تاریخی بهشهر، عمارت فوق العاده مجللی وجود دارد که به کاخ صفی آباد مشهور است. این بنا در سال 1010 هجری قمری به فرمان شاه عباس کبیر به ترتیب دو اشکوبه ای ساخته شده و در بالای آن ارم شیر خورشید و پرچم تقریباً سه رنگ امروزی منقوش بود و در اطراف بیشه های کاخ درخت های زیتون یافت می شد که امروزه به جای درختان زیتون درخت های سرو و صنوبر و نارنج زینت یافته است.

از کاخ صفی آباد و تا باغ شاه بهشهر که به عمارت چهل ستون مشهور است، یک راه زیر زمینی احداث شده بود که در مواقع ضروری مورد استفاده عبور و مرور یا سایر جریان های دیگر می گردید. فاصله‌ی کاخ تا دریا در حدود 16 کیلومتر است و در ایام سلطنت صفویه به ویژه شاه عباس کبیر این راه زیر زمینی جهت امور سوق الجیشی و جلوگیری از تهاجمات ازبکان و سایر ملل وحشی که در حول و حوش دریای خزر زندگی می کردند، استفاده می شد.

در موازات کاخ صفی آباد چشمه‌ی آبی موجود است که به چشمه «پلنگ خیل» شهرت دارد. این آب در ایام فرمانروایی صفویه با شکل روباز و قیمتی و نیز با تنپوشه های سفالی جریان داشت و در وسط ساختمان طبقه اول حرفی مرمر به شکل کثیر اطلاع احداث بود و در تمام طبقات ساختمان از دیواره و غیره به وسیله‌ی تنپوشه های سفالی آب جریان داشت تا تهویه‌ی هوا برای ایام تابستان یا احتیاجات دیگر شود.

شاه عباس اول، از نظر علاقه مندی به فرزند دل بند خویش این بنا را کاخ صفی آباد نام گذاری کرد. این کاخ تا سطح دریای خزر حدود 650 متر ارتفاع دارد که چراغ های بندرشاه و بندرگز از آن نمایان است و تا 30 کیلومتر چشم انداز دارد. این کاخ در حدود 70 سال پیش طعمه‌ی حریق شده و به کلی آثار و شکوه باستانی خود را از دست داد. مصالح ساختمانی آن نیز به غارت برده شد و غارت گران کاشی های فرین آن را به خانه های خود نصب نمودند. در سال 1315 رضا شاه دستور به تعمیر و مرمت کلیه تأسیسات کاخ مزبور را مبذول داشت که به همان سبک قبلی ساخته شود. بعد از اتمام مرمت این کاخ، آن را در اختیار نیروی هوایی گذاشت و این کاخ را پایگاهی برای جاسوسی آمریکا در مقابل شوروی قرار داد.

 

استخر و عمارت عباس آباد

این استخر به وسعت تقریبی 10 هکتار در جنوب شرقی بهشهر و در میان جنگل قرار داشته و در حدود 370 سال قبل توسط شاه عباس صفوی بنا شده است. در وسط دوکوه بلند سد محکمی احداث نموده اند.  این آب گیر را جهت جمع آوری آب های زمستانی به وجود آورده اند. آب جمع شده در پشت سد در تابستان مقدار زیادی از اراضی برنج کاری را مشروب می سازد. در وسط استخر در میان آب عمارتی ساخته اند که هنوز در کمال استحکام برپاست و در اطراف همین استخر ابنیه زیادی وجود داشته که فعلاً اثری از آن ها نیست (البته دو برج آجری مخروط ناقص و آثار حمام ، کاخ و غیره هنوز مشهود است و می‌توان آن ها را تعمیر و حفظ کرد و مردمِ با ذوق و علاقه مند به آثار باستانی را به بهشهر و عباس آباد دعوت و جلب نمود تا از مزایای این آثار و طبیعت این نواحی برخوردار گردند). سلاطین صفوی جهت تفریح و قایقرانی و شکار به این استخر آمده و با قایق در سطح آن به تفریح و تفرج می پرداختند.

حجم آب استخر در فصول مختلف سال تغییر می کند تا حدی که در بعضی از فصول عمارت داخل استخر کاملاً به زیر آب فرو رفته و در بعضی زمان ها به عال کم آبی کاملاً هویدا می گردد. در کمال تعجب علی رغم این همه تغییرات که به صورت متوالی تکرار می شود این بنا هم چنان به طور مستحکم پا بر جا مانده تا تعجب بینندگان را برانگیزد.

 

برگرفته از  http://www.hotel-behshahr.8m.net/about_behshahr.html

 

 



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 1:43 صبح روز پنج شنبه 86 اسفند 9

این هم یک عکس زیبا از ورودی روستای التپه

 

                       

 

 http://raghseparvaneha.blogfa.com/8605.aspx برگرفته از



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 1:29 صبح روز پنج شنبه 86 اسفند 9

ناحیه بهشهر که سابقا خرگوران نام داشت توسط شاه عباس خریداری شد و به دستور وی شهری در آنجا احداث شد. ماده ”دولت اشرف “ برای تاریخ بنای این شهر در سال 1021 هجری انتخاب شد و شهر جدید، اشرف البلاد نام گرفت که اقامتگاه شاه عباس اول در مازندران بود. بعد از احداث شهر، شاه عباس چندین هزار گرجی را به شهر اشرف کوچاند. شاه عباس هرگاه به مازندران می آمد اشرف را به دیگر نقاط آن ترجیح می داد. احتمالا اولین گروه نمایندگان سیاسی انگلستان در اشرف البلاد به حضور شاه عباس رسیدند. اشرف البلاد در اثر جنگهای داخلی حملات ترکمن ها، افاغنه و حملات سپاهیان زند صدمات فراوان دید و به طور مکرر تخریب شد. نادر شاه هنگامی که اعزام جنگ بالزگی ها بود مدتی را در این شهر سپری کرد. محمد حسن خان قاجار علاقه زیادی نسبت به آن داشت و غالبا در این شهر اقامت می کرد، سکنه این شهر از اقوام مختلف تشکیل شده بود، ازجمله مهاجران گرجی که شاه عباس آن ها را از قفقاز کوچانده بود، همچنین گروهی از خانواده های طالشی لنگران که از سواحل دریای خزر آمده بودند و جمعی هم از ثات ها که یکی از قبایل ایرانی بود. بهشهر امروزی، شهری زیبا  و جذاب است که آثار طبیعی و تاریخی فراوان دارد.

مراکز تاریخی و باستانی

کاخ صفی آباد
کاخ صفی آباد در بالای کوهی مشرف به بهشهر قرار دارد. این کاخ از جمله ابنیه‎ تاریخی و باشکوه دوره‎ صفویه است که در دوران قاجار به علت بی توجهی به کلی ویران گردید، ولی در عهد پهلوی به دستور رضاشاه، باهمان اسلوب و ویژگی معماری عصر صفوی دوباره سازی شد. در این دوره همچنین محراب قدیمی آن که به مرور  زمان خراب و مسدود شده بود، مجدداً بازسازی شد.

عمارت و باغ صفوی ” باغ شاه “
 باغ مصفا و دلفریبی که امروزه محل شهرداری بهشهر است، همان باغشاه معروف به اشرف البلاد دوره‎ صفوی است که به گفته سیاحان و جهانگردان پر از درختان سرو صد ساله و گلهای آراسته بوده است. عمارت فوق در اثر بی توجهی از بین رفت و عمارت بهتری روی خرابه های آن احداث گردید که به دیوانخانه معروف شد. این عمارت وسط باغ قرار دارد. طول آن سه برابر عرض آن است. جلو این عمارت کاملا باز ولی در پشت و طرفین آن دیواری قرار دارد که به وسیله‎ پنجره های متعدد مستور شده است. کاخ عباس آباد نیز از آثار دوره صفوی است که در نزدیکی بهشهر قسمت هایی ازآن بجا مانده است .

جاذبه های طبیعی

دریاچه عباس آباد
این دریاچه در ارتفاع 400 متری از سطح دریا در جنوب شرقی بهشهر میان جنگل قرار گرفته است و به دلیل ساخت و سازهایی که شاه عباس در اطراف آن انجام داد، به نام عباس آباد معروف گشته است. وسعت آن حدود 10 هکتار و عمق آن نزدیک به ده متر است. این دریاچه به دلیل دسترسی مناسب سواره، محوطه اتراق، آثار باستانی، شیرینی، آب و هوای مناسب، قابلیت های توریستی فراوان دارد.

 

البته باید به تالاب و شبه جزیره میانکاله ؛  غار هتو و کمربند ؛غارها و قبرستانهای  باستانی روستاها نیز اشاره داشت.

برگفته از www.pshbeh.com



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 1:23 صبح روز پنج شنبه 86 اسفند 9

طرح راهبردی ساماندهی و احیاء مجموعه تاریخی عباس آباد بهشهر


بر بالای کوههای پوشده از جنگل شهرستان بهشهر مجموعه ای از دوره صفوی بر جای مانده که شامل دو باغ جداگانه و بزرگ است که دریاچه سد مجموعه میان آن دو واقع شده است. اگر چه آثاری در منطقه و سایت مذکور وجود دارد که نشان از تاریخی ماقبل ان دوران دارد، ولی ساخته های دوران صفوی کاملا پیداست. موقعیت این مجموعه در نقطه ای استثنایی بر بالای کوه، در میان جنگل، در برابر دریا و خلیج میانکاله و در حالی که منظره شالیزارها و باغات مرکبات را در زیر پای خود دارد واقع شده است. ناگفته پیداست که تحمل این رنج بزرگ برای ساختن باغ در این نقطه دشوار و صعب العبور جز برای بهره گیری از منظره نبوده است. بررسی سایت دو باغ مذکور نشان می دهد که باغ اصلی، که بر بالای تپه بلندتر و مشرف بر منظره دریاست، بر اساس محور طولی منطبق بر منظره ساخته شده و محوری فرعی و کوتاهترکه بر آن عمود شده راه دسترسی به ورودی مجموعه و بخش خدمات را فراهم آورده است. در اینجا نیز هنجار طراحی در وهله اول اصالت منظره به دلایل زیبا شناختی و احتمالا اعتقادی و در وهله بعد تنظیم نیازهای عملکردی در ساختار فراهم آمده از اقدامات مرحله قبل است. این رویه ای است که در معماری ایرانی نیز سابقه آن شناخته شده است. اثر در فرآیندی تدریجی و واقع گرا به صورت ارگانیک و منطبق با نیازهای محیطی و عملکردی ساخته می شود. باغ عباس آباد نیز در همین چارچوب و به تدریج شکل گرفته است.

این پروژه در دو مرحله تهیه طرح راهبردی مجموعه تاریخی _ طبیعی عباس آباد بهشهر و طرح مرمت بخشهایی از مجموعه شامل دو باغ و حمام انجام گرفت. برای رسیدن به اهداف طراح مرحله اول نگاه کلان گردشگری منطقه شرق استان مازندران به مرکزیت باغهای بهشهر مد نظر بوده است. در این دیدگاه منطقه شرق مازندران به پنج حوزه گردشگری شامل مجموعه عباس آباد، باغهای بهشهر، همایون تپه و تپه های تاریخی، مجموعه فرح آباد ساری و سواحل میانکاله در گلوگاه تقسیم شده و با توجه به تعدد و تنوع طرح باغ ایرانی در منطقه مزبور قطب باغ ایرانی به عنوان یکی از اهداف طرح راهبردی در نظر گرفته شده است.
از میان مناطق پنجگانه فوق طرح جامع ساماندهی منطقه یک (عباس آباد) به عنوان مرکز قطب و نماشگاه باغ ایرانی ارائه شد.

اهداف کلی الف. حفاظت و احیای آثار تاریخی و بازگرداندن آنها به چرخه زندگی فعال امروز
ب. عرضه شکوه و حالت خاص منظر سایت عباس آباد
ج. تبیین مجموعه باغهای تاریخی منطقه بهشهر به عنوان قطب و نمایشگاه باغ ایرانی
د. رونق اقتصادی و توسعه فرهنگی _اجتماعی منطقه
ه. نمایش اختصاصات محیطی منطقه (اقلیم و منظر) در چارچوب اصول توسعه پایدار

www.nazar.ws/Projects بر گرفته از



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 1:17 صبح روز پنج شنبه 86 اسفند 9

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست دارم .


تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست دارم .


برای خاطر عطر نان گرم


و برفهایی که آب می‌شود


و برای خاطر نخستین گل‌ها.


تو را به خاطر دوست داشتن دوست دارم .


تو را به جای همه کسانی که دوست نمی‌دارم دوست می‌دارم .


بی تو جز گستره‌یی بی‌کرانه نمی‌بینم

میان گذشته و امروز.


از جدار آیینه‌ی خویش گذشتن نتوانستم


می‌بایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم

 

راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش می‌برند.


تو را دوست می‌دارم برای خاطر فرزانه‌گی‌ات که از آن من نیست


به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوست دارم


برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی‌دارم


می‌اندیشی که تو تردیدی اما تو تنها دلیلی

 

تو خورشیدی رخشانی

 

هستی که بر من می‌تابی

 

هنگامی که به خویش مغرورم

سپیده که سر بزند


در این بیشه‌زار خزان زده شاید گلی بروید


شبیه آنچه در بهار بوئیدیم .


پس به نام زندگی؛


به امید دیدار

 

 



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 11:24 صبح روز چهارشنبه 86 بهمن 10

مجموعه عباس آباد بهشهر

در 9 کیلومتری بهشهر در میان جنگلهای دهکده التپه، آثار و عمارات و راههایی به چشم می خورد که مربوط به بقایای باغ تاریخی عباس آباد بهشهر در دوره شاه عباس کبیر است. دسترسی به این بنا با جاده باریک آسفالته ای صورت میگیرد که در 4 کیلومتری خارج بهشهر به جاده اصلی ساری-گرگان متصل می‌شود و پس از عبور از دل جنگل و دهکده التپه سرانجام وارد این مجموعه میگردد آثار به جا مانده از این مجموعه متشکل از محوطه سازی ها، صفه سازی ها، باغ ها، حمام، برج و باروها و جاده های سنگفرشی است که اعضای این مجموعه را به هم متصل مینماید.این کاخ در زمان آبادی از مشهور ترین باغهای صفوی بوده است که ابنیه مختلف آن با توجه به موقعیت استثنائی آن که از یک طرف به دریا و از طرف دیگر به جنگل دید دارد آنرا به یک مجموعه بی نظیر بدل ساخته است. متاسفانه وضعیت خاص محیطی این مجموعه به علاوه بی توجهی که پس از دوران صفوی نسبت به آن صورت گرفته است، باعث تخریب بسیار این مجموعه شده است و رویش درختان در دل بناهای آن و ریزش برگها آن را در زیر خروارها خاک مدفون ساخته است. در سالهای اخیر هم حفاریهای غیر مجاز باعث تخریب مضاعف آن گردیده است.

بناهای موجود در مجموعه عباس آباد بهشهر:

با کاوش های صورت گرفته مشخص شد که بناهای موجود در این مجموعه از این قرار است:

1- سد و برج کنترل جریان آب

2- بنای داخل دریاچه مصنوعی که احتمالا پایه ای برای کاخ روی آن بوده است.

3- برج های دیده بانی‌ دو گانه به فاصله 175 متر در شرق دریاچه

4- محوطه سازی شمالی

5- صفه و محوطه سازی جنوبی

6- حمام مجموعه در جهت غرب صفه سازی شمالی‌

 

دریاچه و سد:

شاه عباس دریاچه ای در وسط دره ای عمیق با بستن سدی محکم ایجاد نمود که آبهای زمستانی را از اطراف و با کمک کانال هایی جمع آوری و در تابستان مقدار زیادی اراضی برنجکاری را مشروب می سازد.

در برج کنترل آب دریچه هایی در ارتفاع های گوناگون تعبیه شده که با کشیدن آنها آب برای دهکده های اطراف فرستاده می‌شود. میتوان گفت که در حال حاضر با توجهی که در کیفیت ساخت آن شده و نیز با مرمت های صورت گرفته و شاید توجه اهالی سالمترین بنای کل مجموعه همین سد و برج باشد.

 

بنای میان آب:

این بنا که با مصالح آجر و ساروج در میانه آب واقع شده در اصل پایه ای برای کاخی بوده که اکنون اثری از آن موجود نیست.

شاهد این مدعا صفحه 157 کتاب عباسنامه است که در مورد این مجموعه است : "" شاه عباس دوم پس از گردش و شکار به اشرف رفت و در عباس آباد هم توقف کرد. گمشتگن در دور و اطراف دریاچه دایره وار با بهترین وجهی چوب بندی و نرده کردند و آن حدود را نیز به بهترین وجهی زینت دادند و بر کنار دریاچه ای که از آب زلال سرشار بود، چراغهایی چیده و از فروغ و روشنایی آن بر صفای آب افزودند. شاه به جزیره (ساختمان وسط استخر )‌ رفت و در تالار نیای خود به بزم و شادمانی نشست ... "" این کاخ با پل چوبی معلقی به صفه سازی شمالی متصل می شده است.

محوطه شمالی‌

این محوطه ها بر روی تپه ای با ارتفاع 30 متر از کف استخر و به شکل پلکانی ایجاد گردیده است که در بالاترین نقطه سکوی مرکزی را تشکیل میدهد. این سکو ها به احتمال قوی و با توجه به جای ستونهای سنگی موجود، زیر سازی کاخی با سازه چوبی بوده که اکنون از میان رفته است. نحوه شکل گیری این محوطه ها و جوی های آب در داخل آنها باغسازی ایرانی را جلوه گر میسازد. این جویها با حرکتی که بر روی محوطه ها دارند و تشکیل آبشار ها و حوضهای گوناگون مناظری بدیع و چشم نواز را تشکیل میدهند. آبرسانی به صفه مرکزی که آب بقیه محوطه ها را تامین میکند از طریق لوله های سفالین‌ که اصطلاحا تنبوشه نامیده میشوند، از چشمه های اطراف که آب آنها بر این سکو سوار بوده است صورت می گرفته، و پس از آن آب از حوض مرکزی در سراسر باغ به حرکت در می آمده است.

محوطه جنوبی‌

هنوز بخشهای زیادی از محوطه جنوبی در زیر خاک مدفون است اما با پیدا شدن حوض های آب و کفسازی آن میتوان حدس زد که این بخش شبیه محوطه شمالی بوده است. اما آنچه مشخص است آن که این بخش هرگز اهمیت بخش شمالی را نداشته و موقعیت آن نیز آن را به فضایی دست دوم تبدیل کرده بوده است.

حمام آب سکوی مرکزی در پائین ترین ارتفاع به حمام مجموعه در غرب کاخ شمالی می رسیده است. حمام این مجموعه کوچک اما دارای خصوصیات سنتی حمام های گذشته است. انتقال آب در آن از طریق تنبوشه ها و از داخل دیوارهای ضخیم خشتی آن صورت میگرفته است. همچنین مسیر خروج دود از تون آن کاملا در زیر کف حمام پیچیده بود تا گرمای دود کاملا جذب فضا شود و بیهوده هدر نرود. از داخل این حمام کاشی هایی با نقشهای متداول آن دوران و با رنگهای لاجوردی، فیروزه ای و زرد یافت شده است.



نویسنده » فرشاد محمدی » ساعت 12:41 عصر روز پنج شنبه 86 آبان 3

<      1   2   3   4      >